جدول جو
جدول جو

معنی لر بزرگ - جستجوی لغت در جدول جو

لر بزرگ(لُ رِ بُ زُ)
حمدالله مستوفی گوید: ولایت لرستان دو قسم است. لر بزرگ و لر کوچک به اعتبار دو برادر که در قرب سنۀ ثلاثمائۀ (300 هجری قمری). حاکم آنجابوده اند. (تاریخ گزیده ص 537). و هم او گوید در ذکرعراق عجم: تومان لر بزرگ ولایتی معتبر است و در او چند شهرها شولستان فارس و کردارکان قهپایه المستان از حساب آنجاست. حقوق دیوانی که به اتابک میرود میگویند بیش از یکصد تومان میباشد اما آنچه اتابک به دیوان مغول میدهد نه تومان ویک هزار دینار است و مفصل آنکه او را از هر ولایت حاصل چنداست معلوم نیست. (نزهه القلوب ص 70). لرستان یعنی اراضی لرنشین مقارن استیلای مغول به دو قسمت تقسیم میشد، لر بزرگ و لر کوچک و بین مساکن لر بزرگ و شیراز ناحیۀ لرنشین ثالثی نیز وجود داشت که شولستان میگفتند. بجای شولستان امروز ممسنی و بجای لر بزرگ کوه گیلویه و بختیاری قرار دارد و لر کوچک همان است که حالیه هم آن را لرستان میگوئیم و هر یک از دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک قبل از استیلای مغول تا مدتی بعد از برافتادن ایلخانان از خود امرای نیمه مستقلی داشته اند که بعضی از ایشان هم به مناسباتی مشهور شده اند و از آن جماعت عده ای یا به علت دخالت در ادبیات فارسی و یا در زد و خورد با سلسله های دیگر در تاریخ صاحب نام و نشانی شده اند ولی ذکر طوایف لر بزرگ و امرای ایشان بیشتر در تاریخ بمیان می آید تا لر کوچک چه این طوایف بین فارس و عراق عجم و عراق عرب و شولستان ساکن بوده و با اتابکان فارس و خلفای بغداد ارتباط داشته اند. و از همه مهمتر مساکن ایشان بر سر راه عراق عرب و دره های کارون و کرخه به فارس و سواحل دریا قرار داشته و غالب لشکرکشیها و رفت وآمدهای مردم ایران جنوب غربی با مغرب و عراق عرب بایستی از طریق مساکن آن طوایف صورت بگیرد، و همین اهمیت موقع جغرافیائی بلاد لر بزرگ خواهی نخواهی ایشان را درجریان زندگانی همسایگان ایشان وارد میکرده است در صورتی که اراضی لر کوچک بالنسبه دور افتاده بوده و آبادی و بلاد سر جاده های معتبر کم داشته است. فهرستی ازاتابکان و امرای لر بزرگ و مدت امارتشان ذیلاً نگاشته می شود و متذکر میگردد که اتابکان و لر بزرگ تا نیمۀ اول قرن نهم باقی بودند و آخرین ایشان که غیاث الدین کاوس نام داشت به دست سلطان ابراهیم بن شاهرخ تیموری برافتاد و سلسلۀ ایشان انقراض یافت:
1- ابوطاهر در حدود 550. 2- اتابک هزاراسب بن ابی طاهر تا 626. 3- عمادالدین پهلوان بن هزاراسب از 626 تا 642. 4- نصره الدین کلجه پسر هزاراسب از 642 تا 649. 5- تکله پسر هزاراسب از 649 تا656. 6- شمس الذین الب ارغو پسر هزار اسب از 656 تا 672. 7- یوسف شاه بن الب ارغو از 672 تا 688. 8افراسیاب بن یوسف شاه از 688 تا 695. 9- نصره الدین احمد بن یوسف شاه از 695 تا 730. 10- یوسف شاه دوم بن نصره الدین احمد از 730 تا 740. 11- افراسیاب دوم بن نصره الدین احمد از 740. 12نورالوردبن سلیمان شاه بن اتابک احمدتا 757. 13- اتابک پشنگ بن سلغرشاه بن اتابک احمد از 757 تا 792. 14- پیر احمد بن اتابک پشنگ از 792 تا 798. 15- ابوسعید بن پیر احمد تا 820. 16- شاه حسین بن ابی سعید از 820 تا 827. 17- غیاث الدین کاوس بن هوشنگ. (تاریخ مغول ص 442 و 443 و 448)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرس بزرگ
تصویر خرس بزرگ
دبّ اکبر، در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال نزدیک دب اصغر که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، بنات النّعش کبرا، هفت برادران بزرگ، بنات النّعش کبریٰ، هفت خوٰاهران بزرگ، هفت اورنگ مهین، هفت برارو بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
(لَ دَ رَ)
دهی جزء دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین، واقع در شش هزارگزی شمال باختری آوج و 36هزارگزی راه عمومی. جلگه، معتدل و دارای 522 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و رود خانه خررود. محصول آنجا غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی و جاجیم بافی و راه آن مالرو است و از آب گرم ماشین می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پدر بزرگ
تصویر پدر بزرگ
پدر پدر جد پدری، پدر مادر جد مادری
فرهنگ لغت هوشیار
چهل روز از موسم زمستان که آغاز آم مطابق اول جدی و هفتم دیماه جلالی میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر بزرگ
تصویر سر بزرگ
آنکه دارای سری بزرگ است، عالی رتبه عظیم الشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
Bighearted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
Big City
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
au grand cœur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
grande ville
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
grote stad
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
groothartig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
대도시
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
बड़ा शहर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
berhati besar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
kota besar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
de gran corazón
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
दिलदार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
בעל לב גדול
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
gran ciudad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
大城市
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
grande città
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
di cuore grande
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
grande cidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
de grande coração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
慷慨的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
wielkie miasto
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
o wielkim sercu
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
велике місто
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
з великою душею
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
große Stadt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
mit großem Herzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
большой город
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دل بزرگ
تصویر دل بزرگ
с большим сердцем
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شهر بزرگ
تصویر شهر بزرگ
עיר גדולה
دیکشنری فارسی به عبری